
تا صورت پیوند جهان بود، علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود، علی بود
شاهی که ولی بود و وصی بود، علی بود
شاهی که ولی بود و وصی بود، علی بود
سلطان سخا و کرم و جود، علی بود
هم آدم و هم شیث هم ایوب و هم ادریس
هم آدم و هم شیث هم ایوب و هم ادریس
هم یوسف و هم یونس وهم هود، علی بود
هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم الیاس
هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم الیاس
هم صالح پیغمبر و داوود، علی بود
مسجود ملایک که شد آدم ز علی شد
مسجود ملایک که شد آدم ز علی شد
در قبله محمد بد و مقصود، علی بود
آن عارف سجاد که خاک درش از قدر
آن عارف سجاد که خاک درش از قدر
بر کنگره عرش بیفزود، علی بود
هم اول هم آخر و هم ظاهر و باطن
هم اول هم آخر و هم ظاهر و باطن
هم عابد و هم معبد و معبود، علی بود
چندانکه در آفاق نظر کردم و دیدم
چندانکه در آفاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین در همه موجود، علی بود
این کفر نباشد، سخن کفر نه اینست
این کفر نباشد، سخن کفر نه اینست
تا هست علی باشد و تا بود، علی بود
سرو دو جهان جمله ز پیدا و ز پنهان
سرو دو جهان جمله ز پیدا و ز پنهان
شمس الحق تبریر که بنمود، علی بود