۱۳۸۸ آذر ۹, دوشنبه

محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست

گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست

گفت: میباید تو را تا خانه‌ی قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمه‌شب بیدار نیست

گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانه‌ی خمار نیست

گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست

گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست

گفت: از بهر غرامت، جامه‌ات بیرون کنم
گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست

گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست

گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست

گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هوشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۳۸۸ آذر ۴, چهارشنبه

ایام الحج


ای قـوم به حـج رفـتـه کـجـایید کجـایید
معشوق همین جاسـت بـیـایید بیـایید

معشوق تو هـمسایـه دیـوار بـه دیـوار
در بادیه سر گشته شما در چه هوایید

گـر صــورت بی صــورت مـعـشـوق ببینیـد
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

ده بار از آن خانه بـدان راه بـرفـتـید
یک بار از این خانه بر این بام بر آیید
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۳۸۸ آبان ۲۴, یکشنبه

نوشته ای از آنتوان چخوف

برای کسانی که قصد خودکشی دارند: زندگی زیباست.
زندگي ، چيزیست تلخ و نامطبوع اما زيباسازي آن کاريست نه چندان دشوار. براي ايجاد اين دگرگوني کافيست که مثلاً دويست هزار روبل در لاتاري ببري يا به اخذ نشان « عقاب سفيد » نايل آيي يا با زيبارويي دلفريب ازدواج کني يا به عنوان انساني خوش قلب شهره ي دهر شوي  نعمتهايي را که برشمردم فناپذيرند، به عادت روزانه مبدل ميشوند؛ براي آنكه مدام حتي به گاه ماتم و اندوه احساس خوشبختي کني بايد: اولاً از آنچه که داري راضي و خشنود باشي، ثانياً از اين انديشه که « ممكن بود بدتر از اين شود » احساس خرسندي کني و اين کار دشواري نيست:
وقتي قوطي کبريت در جيبت آتش ميگيرد از اينكه جيب تو انبار باروت نبود خوش باش.
برو خدا را شكر کن؛ وقتي عده اي از اقوام فقير بيچاره ات سرزده به ويلاي ييلاقي ات مي آيند، رنگ رخساره ات را نباز، بلكه شادماني کن و بانگ بر آر که جاي شكرش باقيست که اقوامم آمده اند، نه پليس.
اگر خاري در انگشتت خليد، برو شكر کن که چه خوب شد که در چشمم نخليد.
اگر زن يا خواهر زنت بجاي ترانه اي دلنشين گام مي نوازد، از کوره در نرو بلكه تا مي تواني شادماني کن که موسيقي گوش ميكني، نه زوزه شغال يا زنجموره ي گربه.
رو خدا را شكر کن که نه اسب بارکش هستي، نه ميكروب، نه کرم تريشين، نه خوك، نه الاغ، نه ساس، نه خرس کولي هاي دوره گرد …
پايكوبي کن که نه شل هستي، نه کور، نه کر، نه لال و نه مبتلا به وبا …
هلهله کن که در اين لحظه روي نيمكت متهمان ننشسته اي؛ روياروي طلبكار نايستاده اي و براي دريافت حق التأليفت در حال چانه زدن با ناشرت نيستي.
اگر در محلي نه چندان پرت و دور افتاده سكونت داري از اين انديشه که ممكن بود محل سكونتت پرت تر و دور افتاده تر از اين باشد شادماني کن.
اگر فقط يك دندانت درد ميكند، دل به اين خوش دار که تمام دندانهايت درد نمي کنند.
اگر اين امكان را داري که مجله « شهروند » را نخواني يا روي بشكه ي مخصوص حمل فاضلاب ننشسته و يا در آن واحد سه تا زن نگرفته باشي، شادي و پايكوبي کن.
وقتي به کلانتري جلبت ميكنند از اينكه مقصد تو کلانتري ست، نه جهنم سوزان خوشحال باش و جست و خيز کن.
اگر با ترکه ي توس به جانت افتاده اند هلهله کن که خوشا به حالم که با گزنه به جانم نيفتاده اند.
اگر زنت به تو خيانت مي کند، دل بدين خوش دار که به تو خيانت مي کند، نه به مام ميهن.
و قس عليهذا… اي آدم، پند و اندرزهايم را به کار گير تا زندگي ات سراسر هلهله و شادماني شود
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه


امام جعفرصادق فرمودنداهل بهشت چهارنشانه دارند:
۱ـ روی گشاده دارند

۲ـ زبان نرم دارند
۳ـ دلی مهربان دارند
۴ـ دستی دهنده دارند
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه

خنک آن قمار بازی که بباخت هرچه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۳۸۸ آبان ۱۰, یکشنبه

شمع-شاندل


دکتر شریعتی در اندیشه هایشان نزدیکی زیادی به شاندل شاعر فرانسوی داشته اند . جالب است خود بیان کرده اند ، اسمشان یعنی شمع (شمع از کنار هم گذاشتن حروف اول 3 کلمه علی شریعتی مزینانی حاصل آمده) نیز دقیقاً برابر با شاندل (شاندل در فرانسوی یعنی شمع) است...


حرفهايي هست براي گفتن،

که اگر گوشي نبود، نمي گوييم،

و حرفهايي هست براي نگفتن،

حرفهايي که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمي آرند.

حرفهايي شگفت، زيبا و اهورايي همين هايند،

و سرمايه ماورايي هرکسي به اندازه حرفهايي است که براي نگفتن دارد،

حرفهاي بيتاب و طاقت فرسا،

که همچون زبانه هاي بيقرار آتشند،

و کلماتش، هريک، انفجاري را به بند کشيده اند،

کلماتي که پاره هاي بودن آدمي اند...

اينان هماره در جستجوي مخاطب خويشند،

اگر يافتند، يافته مي شوند...

و ...

کلماتي که پاره هاي بودن آدمي اند...اينان هماره در جستجوي مخاطب خويشند،

اگر يافتند، يافته مي شوند...

در صميم وجدان او، آرام مي گيرند.

و اگر مخاطب خويش را نيافتند، نيستند،

واگراوراگم کردند، روح راازدورن به آتش مي کشندو، دمادم، حريق هاي دهشتناک عذاب

برمي افروزند.

و خدا، براي نگفتن حرفهاي بسيار داشت


(دکتر شریعتی به نقل از شاندل )
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis