۱۳۸۹ فروردین ۴, چهارشنبه

پزشكان در قلمرو فرهنگ و هنر

كتاب <<پزشكان در قلمرو فرهنگ و هنر >> دفتر نخست به قلم دكتر محمد حسين عزيزي (متخصص گوش ، گلو و بيني ) در سال 1388 در 376 صفحه توسط انتشارات مير ما ه در تهران منتشر شده است.



كتاب مزبور به شرح احوال و آثار شماري از پزشكان ، داروسازان و دندانپزشكاني مي پردازد، كه از دارالفنون به بعد ، افزون بر پرداختن به طبابت ، در قلمرو و فرهنگ و هنر و انديشه حضور يافته اند و از خود آثار ارزشمندي به يادگار گذاشته اند.

كتاب پزشكان در قلمرو فرهنگ و هنر مشتمل برمطالب زير است.
چند كلمه يادآوري : مقدمه اي است كه استاد ايران شناس و پر كار معاصر ، ايرج افشار بر كتاب نوشته اند كه خواندني و زيباست .
استاد افشار نوشته اند:
((پزشك هميشه در جامعه ايراني و ميان همه گروههاي باشنده در سرزمين تاريخي ايران مورد احترام بوده ، زيرا همگان به هنگام بيماري به او پناه برده اند )). ايشان سپس افزوده اند : در چنان روزگاراني ، اغلب طبقه پزشكان با عالمان و شاعران در يك صف و يك مرتبت اجتماعي بودند و پزشكان به طور عموم با اهل ادب و فرهنگ مي جوشيدند و دم خور يكديگر بودند . استاد افشار سپس شماري از پزشكان كه به قلمرو فرهنگ و انديشه و ادب گام نهاده اند را بر شمرده اند.

بخش نخست در بر گيرنده شرح احوال و آثار پزشكان اديب ، مورخ ، شاعر و هنرمند است . در اين بخش به اسامي پزشكاني چون دكتر ميرزا علي اكبر خان نفيس ي (مولف فرهنگ نامه مشهود نفيسي ) دكتر حسين گل گلاب (سراينده سرود معروف اي ايران ) دكتر مجد الدين مير فخرايي (شاعر شعر مشهور باز باران با ترانه ....) دكتر احمد محيط (شاعر نو پرداز ) دكتراحمد مدني (شاعر و طنز پرداز ) و ..... بر مي خوريم.



بخش دوم : مشاهير فرهنگ ايران در نيمه راه پزشكي نام دارد كه به سرگذشت چند تن از نام آوران عرصه فرهنگ و ادب كه ابتدا به تحصيل پزشكي پرداخته ، سپس آنرا رها كرده اند، پرداخته است .
محمد حسين شهريار و بهاء الدين خرمشاهي از اين شخصيت ها هستند.



بخش سوم : پزشكان اروپايي در قلم رو فرهنگ ايران نامگذاري شده و به شرح احوال و اثر معروف دكتر ادوارد پولاك اتريشي، استاد پزشكي دارالفنون پرداخته است.



بخش چهارم : آثار و احوال برخي از پزشكان نويسنده و هنرمند جهان مانند چخوف ، سامرست موام و.....مي پردازد.



علاوه بر اينها ، كتاب حاوي دو پيوست است: پيوست اول : به معرفي يك صدو نود و پنج اثر عمده ادبي، فرهنگي و تاريخي به قلم پزشكان ، داروسازان، دندانپزشكان معاصر ايران در دوره مورد بررسي پرداخته است.



پيوست دوم نيز شماري از منابع سودمند در زمينه تاريخ پزشكي و شرح احوال پزشكان را ارائه كرده است.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۳۸۹ فروردین ۳, سه‌شنبه


  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۳۸۹ فروردین ۱, یکشنبه


باز هفت سین سرور
 
ماهی و تنگ بلور
 
سکه و سبزه و آب
 
نرگس و جام شراب
 
باز هم شادی عید
 
آرزوهای سپید
 
باز لیلای بهار
 
باز مجنونی بید
 
باز هم رنگین کمان

باز باران بهار

باز گل مست غرور

باز بلبل نغمه خوان

باز رقص دود عود

باز اسفند و گلاب

باز آن سودای ناب

کور باد چشم حسود

باز تکرار دعا

یا مقلب القلوب

یا مدبر النهار

حال ما گردان تو خوب

راه ما گردان تو راست

باز نوروز سعید

باز هم سال جدید

باز هم لاله عشق

خنده و بیم و امید

  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۳۸۸ اسفند ۲۹, شنبه

با خود پیمان ببندید

با خود پیمان ببندید، آنقدر قوی شوید که هیچ چیز و هیچ چیز آرامش ذهنیتان را به هم نریزد.

با خود پیمان ببندید، در هر گفتگویی، کلامی از سلامتی، شادی و ثروت را بر زبان جاری سازید.


با خود پیمان ببندید، همواره توانایی های دوستانتان را به آنها یادآور شوید (حس خوب مفید بودن را برای دوستانتان بوجود بیاورید)

با خود پیمان ببندید، نیمه ی روشن هر چیزی را بنگرید ، آنگاه تاریکی کنار رفته و رویاهایتان تحقق می یابد.

 
با خود پیمان ببندید، به بهترین فکر کنید، برای بهترین کار کنید و فقط بهترین را بخواهید.

 
با خود پیمان ببندید، مشتاق موفقیت دیگران باشید، آنچنان که گویی آن موفقیت از آن شماست.

با خود پیمان ببندید، اشتباهات گذشته را فراموش کنید و به سوی دست یافته های بزرگتر در آینده حرکت کنید.

 
با خود پیمان ببندید، به تمام موجودات زنده با لبخند نگاه کنید.

 
با خود پیمان ببندید، آنقدر برای رشد و تعالی خود زمان صرف کنید، تا دیگر زمانی برای انتقاد کردن از دیگران نداشته باشید.

با خود پیمان ببندید، برای ناراحتی صبور، برای ترس قوی و در برابر خشم متین باشید.

 
با خود پیمان ببندید، که بهترین باشید و به دنیا بگویید که بهترین هستید.

 
تا زمانی که اعمالت بهترین بودن تو را حفظ می کند، تمام کائنات گویی در دستان توست.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis


چقدر زیبا گفته شده است که "چنان زندگي كن ، كساني كه تو را مي شناسند و خدای تو را نمي شناسند ، به واسطه آشنائي با تو ، با خدای تو آشنا شوند "... مصداق بارز این جمله را می توان در کلام ژان پل سارتر یافت آنجا که می گوید:
من دینی ندارم اما اگر بخواهم دینی را انتخاب کنم،آن دین علی شریعتی خواهد بود.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

عرفان شیعی صدر المتألهین


ملاصدرا بر این باور بود که مذهب شیعه دو وجه دارد، وجه ظاهری، یعنی همان شریعت و احکام دینی، و وجه باطنی، که همان درون‌مایه و حقیقت مذهب شیعه‌است و ملاصدرا آن‌را عرفان شیعی می‌نامید. او برای رستگاری انسان، هم شریعت و پایبندی به فرایض دین را لازم می‌شمرد و هم سیر و سلوک عرفانی برای رسیدن به حقیقت مذهب شیعه را ضروری می‌دانست. این در حالی بود که بیشتر دانشمندان قشری اصفهان، دید خوبی نسبت به عرفان نداشتند. ایشان بر این باور بودند که بسیاری از عارفان، به احکام دین اسلام پایبند نیستند و عمل به فرایض دینی را برای رسیدن به رستگاری لازم نمی‌بینند. یکی از دلایل تبعید ملاصدرا از اصفهان همین باور بود.

ملاصدرا اگرچه به عرفان باور داشت، اما کوتاهی از احکام و واجبات دین را به بهانهٔ سیر و سلوک عرفانی رد می‌کرد. با دانشمندان قشری نیز به دلیل ستیز با عرفان شیعی مخالف بود. هم‌چنین با برخی از صوفیان که عمل به واجبات دینی را ضروری نمی‌دانستند، مخالف بود. البته برخی معتقدند ملاصدرا با ادغام فلسفه وعرفان نا خواسته راه را برای بسته شدن مسیر فلسفه ورزی در جهان اسلام فراهم کرد.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

13 نکته برای زندگی


گابریل گارسیا مارکز

دوست دارم تو را نه به خاطر شخصیتت بلکه به خاطر شخصیتی که در هنگام با تو بودن پیدا می کنم.

هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث ریختن اشک های تو نمی شود.

 اگر کسی تو را آن طور که می خواهی دوست نداشته باشد به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد.

دوست واقعی کسی است که دست های تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند.

بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار کسی باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید.

هرگز لبخند را ترک نکن حتی وقتی ناراحت هستی چون هرکس امکان دارد عاشق لبخند تو باشد.

تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی.

هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را برای تو بگذراند نگذران.

شاید خدا خواسته که بسیاری افراد نامناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را ، به این صورت وقتی او را یافتی می توانی شکر گذار باشی.

به چیزی که گذشت غم مخور به آنچه پس از آن آمد لبخند بزن.

همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند با این حال همواره به دیگران اعتماد کن و فقط مواظب باش به کسی که تو را آزرده دوباره اعتماد نکنی.

خود را به فردی بهتر تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی قبل از اینکه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد.

زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار بهترین چیزها زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

مترسک

نوشته جبران خلیل جبران
ترجمه نجف دریا بندری
یکبار به مترسکی گفتم لابد از ایستادن در این دشت خلوت خسته شده ای
گفت لذت ترساندن عمیق و پایدار است ، من از آن خسته نمی شوم.
دمی اندیشیدم و گفتم درست است ، چون که من هم مزه ی این لذت را چشیده ام.
گفت فقط کسانی که تن شان از کاه پر شده باشد این لذت را می شناسند.
آنگاه من از پیش او رفتم و ندانستم منظورش ستایش از من بود یا خوار کردن من.
یک سال گذشت و در این مدت مترسک فیلسوف شد.
هنگامی که باز از کنار او می گذشتم دیدم دو کلاغ دارند زیر کلاهش لانه می سازند.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه


زیک مشرق نمایان شد دو خورشید جهان آرا
که رخت نور پوشاندند بر تن آسمانها را


دو مرآت جمال حق، دو دریای کمال حق
دو نور لایزال حق، دو شمع جمع محفلها


دو وجه الله ربانی، دو سرّ الله سبحانی
دو رخسار سماواتی، دو انسان خدا سیم

ا
دو عیسی دم، دو موسی ید، دو حُسن خالق سرمد
یکی صادق یکی احمد یکی عالی یکی اعلا

یکی بنیانگر مکتب، یکی آرنده ی مذهب
یکی انوار را مشعل، یکی اسرار را گویا

 
یکی از مکه انوار رخش تابید در عالم
یکی شد در مدینه آفتاب طلعتش پیدا

 
یکی نور نبوت را به دلها تافت تا محشر
یکی نور ولایت را ز نو کرد از دمش احیا

 
رسد آوای قال الصادق و قال رسول الله علیهماالسلام
به گوش اهل عالم تا که این عالم بود بر پا

 
یکی جان گرامی در دو جسم پاک و پاکیزه
دو تن اما چو ذات پاک یکتا هر دو بی¬همتا
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه

قشنگ ترین دختری که تا الان دیدم

فاصله دخترک تا پیرمرد یک نفر بود، روی نیمکتی چوبی، روبروی یک آبنمای سنگی.
پیرمرد از دختر پرسید:
- غمگینی؟
- نه.
- مطمئنی؟
- نه.
- چرا گریه می کنی؟
- دوستام منو دوست ندارن.
- چرا؟
- چون قشنگ نیستم
- قبلا اینو به تو گفتن؟
- نه.
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم.
- راست می گی؟
- از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد رو بوسید و به طرف دوستاش دوید، شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیرمرد اشک هاشو پاک کرد، کیفش رو باز کرد، عصای سفیدش رو بیرون آورد و رفت...
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis